درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم لحظات خوبی را در این وبلاگ بگذرانید.نظر یادتون نره! لطفا در نظرسنجی هم شرکت کنید.


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 785
بازدید هفته : 828
بازدید ماه : 828
بازدید کل : 49950
تعداد مطالب : 152
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


دانلود بازی و برنامه و جوک و ترول و...
سه شنبه 12 دی 1391برچسب:, :: 16:17 ::  نويسنده : علیرضا

 به غضنفر میگن: چرا همش داری دور میدوون با ماشینت میچرخی؟می گه: راهنمام گیر كرده!!


به غضنفر می گن تا حالا گول خوردی؟ میگه آدم كه گول نمی خوره! گول آدمو می خوره!


غضنفررفته بوده چتربازی. موقع پرش از هواپیما، فرمانده بهش می گه: وقتی پریدی بیرون دكمه سبز می زنی چترت باز میشه، یك درصد اگر باز نشد، دگمه قرمز رو می زنی كه حتما چترت باز می شه. بعد وقتی رسیدی پایین یك جیپ هم پایین منتظرته كه می بردت پادگان. حالا بپر.
غضنفر می پره، دگمه سبز رو میزنه چتر باز نمی شه، دگمه قرمز رو میزنه چتر باز نمی شه، می گه اگه شانس ماست، حالا اگر برسیم پایین جیپه هم رفته


از غضنفر می پرسن كه برای بستن یه لامپ به چند نفر  احتیاجه می گه 3 نفر می گن چرا 3 نفر ؟ میگه: یه نفر میره بالا نردبون ، لامپ رو میگیره .. دو نفر هم از پایین، نردبون رو میچرخوونن


یه نفر باباش می میره خیلی براش بی تابی می كرده .غضنفر می ره دلداریش بده .می گه ناپلئون رو می شناسی؟ بعد از این همه جنگ و فتوحات مرد.انیشتن رو می شناسی؟ بعد از این همه كشف و اختراع مرد .بابای تو كه هیچ گهی نبود تو اینقدر براش بی تابی می كنی 


از غضنفر می پرسن اسم سعدی چیه میگه: ... میدون


به غضنفر میگن صبحونه چی می خوری میگه : تـیـلـیـد ، میگن ظهر ناهار چی میخوری میگه : تـیـلـیـد میگن شام چی می خوری میگه : تـیـلـیـد ، میگن اصلا ولش كن اوقات فراغتت رو چیكار می كنی میگه میشینم نون خورد می كنم واسه تـیـلـیـد


به غضنفرمیگن تو پیامبرا به كدومشون ارادات بیشتری داری؟ میگه حضرت سوج میگن : حضرت سوج نداریم كه ؟ میگه : خودم دیدم پشت یه ماشین نوشته بود یا سوج


از غضنفر می پرسن خواهرت دختر زائیده یا پسر؟ میگه به من اطلاع ندادن, هنوز نمیدونم دایی شدم یا خاله


 

پلیس راهنماییی جلو غضنفررو میگیره میگه: كارت ماشین گواهینامه معاینه فنی بیمه ... غضنفر میگه : چیكار كنم ؟ جمله بسازم؟


به غضنفر گفتند: بابات به رحمت ایزدی پیوست! گفت: رحمت ایزدی دیگه كیه؟!…… گفتند نه. منظورمون اینه كه به دیار باقی شتافت…… گفت: منظورتون را نمی فهمم!!!….. گفتند: یعنی اینكه دار فانی را وداع گفت…… گفت:بازم نفهمیدم!……. گفتند:ای بابا…بابات رخت از این دنیا بربست……. بازم نفهمید!…… آخر سر عصبانی شدند و گفتند : ابله…بابای خرت! مرد……. گفت: خر ما كه بابا نداشت!……خودش یكی بود


غضنفر ۲سال میره سربازی كارتشو كه میدن میگه : ای بابا اینو كه دارم گواهینامه میخوام


غضنفر با گوسفنداش دعواش میشه ، واسه چرا می بردشون چمن مصنوعی


 

غضنفر زنگ میزنه آژانس انرژی اتمی: میگه..میخوام با دكتور البرادعی …صحبت كنم….. البرادعی: بفرمایید غضنفر میگه: آقای البرادعی شما دكترین ؟ البرادعی میگه: بله من دكترم یارو میگه: پس آخه باسه چی تو آژانس كار میكنی


غضنفر مى ره خواستگارى به دختره یه بلیط اتوبوس مى ده! بابای دختره شاكى میشه میگه: مردتیكه ی خر این چیه؟ غضنفرمیگه : احمق ارائه ی بلیط نشان دهنده شخصیت شماست


غضنفرداشته دعا می كرده، میگفته: خدایا مرا نیامرز… میگن: بابا این چه جور دعا كردنه!؟ میگه: آخه دارم شكسته نفسی می كنم


 

غضنفر صبح زود یه لیوان خاكشیر میخوره تا شب ملق میزنه كه ته نشین نشه


به غضنفر می گن سه تا میوه نام ببر كه اوّلش (خ) باشه میگه :خیار،خربزه،خاطره.بهش می گن نه بابا خاطره كه میوه نیست،میگه  بَه ندیدیش كه،چه هلوییه


غضنفر ماهی خورد میكرد یه دفعه ماهی تكون میخوره ماهی را میكنه تو سطل آب

 بهش میگه: خفه شو بمیر.


غضنفر  عقب عقب راه میرفته، ازش میپرسند: چرا اینجوری راه میری؟ میگه:آخه بچه‌ها میگن از پشت شبیه آلن دلونی!


غضنفر  میخ میره تو پاش، نمیتونه درش بیاره با چكش میزنه كجش میكنه 


به غضنفر  میگن: نفت طلای سیاه است.  غضنفر  فردا یه 5 لیتری میاندازد گردنش.


غضنفر  میره پمپ بنزین. یارو به غضنفر میگه آقا سوپر بزنم یا معمولی غضنفر  میگه :

 معمولی بزن خانواده تو ماشین نشسته.


غضنفر  مست میكنه شنگول میشه گرگه میاد میخورتش.



1 دی 1391برچسب:, :: 9:43 ::  نويسنده : علیرضا

فقط یک ایرانی میتونه با بوق ماشین هم سلام کنه،هم 


خداحافظی،هم فحش بده و هم تشکر کنه


 



1 دی 1391برچسب:, :: 9:43 ::  نويسنده : علیرضا

یکی میره دکتر ، میگه آقای دکتر من دچار فراموشی شدم ،


دکتر می پرسه چند وقته ؟  میگه: چی چند وقته؟


 



1 دی 1391برچسب:, :: 9:43 ::  نويسنده : علیرضا
آﻳﺎ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻴﺪ ﭼﻨﺪ ﻧﻮﻉ ﻋﻨﻜﺒﻮﺕ ﺩﺍﺭﻳﻢ؟؟؟
.
.
.
.
ﻳﻚ ﻧﻮﻉ ﻋﻨﻜﺒﻮﺗﻬﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺎﺭ
 
ﻣﻴﺰﻧﻨﺪ
.
.
.
ﺑﻘﻴﻪ ﺑﻠﺪ ﻧﻴﺴﺘﻦ ﺗﺎﺭ ﺑﺰﻧﻦ ﭘﻴﺎﻧﻮ ﻣﻴﺰﻧﻨﺪ
.
.
.
ﻳﻜﺴﺮﻱ ﻫﻢ ﺳﺎﺯ ﺑﻠﺪ ﻧﻴﺴﺘﻦ ﻣﻴﺮﻗﺼﻨد .

 

 



1 دی 1391برچسب:, :: 9:43 ::  نويسنده : علیرضا

غضنفر یخچال میخره ، زنش میگه : پس آنتنش کو ؟؟؟


پسرش میگه : مگه کولره که آنتن داشته باشه ؟؟؟



1 دی 1391برچسب:, :: 9:43 ::  نويسنده : علیرضا
موقع خواب :

 

بابام : گوشیارو کجا گذاشتی ؟مامانم : بالا سرت !

 

 

بابام : چرا بالا سر خودت نذاشتی ؟

 

مامانم : چونکه سرطانزاست !



1 دی 1391برچسب:, :: 9:43 ::  نويسنده : علیرضا

فتیم غار علیصدر. به رفیقم خفاش نشون دادم. میگه وای خفاشه!

 

پــ نه پـــ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکونت دارن فعلا!!!



1 دی 1391برچسب:, :: 9:43 ::  نويسنده : علیرضا

رفتم دکتر میگم:دو روزه بدنم خیلی درد میکنه! بعد از 10 دقیقه 

 

معاینه میگه: میخوای واست دارو بنویسم؟! پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوای

واسم دعا کن تا خوب بشم!!!!



صفحه قبل 1 صفحه بعد

 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب